چکیده:
هدف از نگارش این تحقیق، پرداختن به روابط دو کشور ایران و ترکیه طی سالهای 2008 الی 2012 میباشد. طی این دوره زمانی، علیرغم حاکمیت دولت اسلامگرای حزب عدالت و توسعه در ترکیه، روابط میان ایران و ترکیه دارای نوساناتی بوده و حتی با تنشهایی نیز همراه بوده است .
در این تحقیق، سعی شده است علت تنشهای موجود در روابط دو دولت اسلامگرای ایران و ترکیه با استفاده از رهیافتی نوین، بررسی گردد. اینکه چرا اسلامگرایان حزب عدالت و توسعه که از میراث داران حزب رفاه به رهبری نجمالدین اربکان بودهاند، علیرغم تثبیت جایگاه و قدرت خود در حاکمیت کشور ترکیه، نتوانستهاند در چارچوب یک رابطه دوستانه و همگرایانه با دولت اسلامی ایران حرکت کرده و روابط دوستانه خود با ایران را حفظ کنند.
دو کشور ایران و ترکیه، علیرغم همسایگی باهم و داشتن علقهها و میراث مشترک فرهنگی، اجتماعی و دینی در طی تاریخ خود، به تقابل با هم مشغول بودهاند که جنگهای بزرگ و خسارت باری را در روابط دو جانبه خود داشتهاند.
اما از سال 2001 و بعد از آنکه اولین پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی ترکیه حاصل گردید و بعد از پنج سال، مجدداً نخستوزیری اسلامگرا به حکومت رسید، مردم و دولت ایران ضمن خوشحالی از این پیروزی اسلامگرایان ترکیه، از آنها حمایت نیز نمودند.
اما به مرور زمان و بعداز سال 2008 و به ویژه از سال 2010 به بعد، دوره ماه عسل روابط ایران و ترکیه به پایان رسیده و تنش میان دو کشور به اوج خود رسیده است. به نظر میآید هویت و ماهیت سیاستهای دولت اردوغان طی چند سال اخیر دچار چرخشی 180 درجهای گردیده و به مرور زمان در حال نشان دادن ماهیت اصلی و درونی خود، یعنی هویت غربگرای ترکیه میباشد، هویت واقعی ترکیه که موجب تنش با ایران شده است.
برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید